سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یک عاشق تنها

ت

 

بنام حضرت عشق 

از همان نگاه اول با تو از ترسم با دروغ وارد شدم

همانند قطاری تندرو به تو دروغ میگفتم

با هر نفس کشیدنم دروغی به تو تحویل میدادم

با چشمانم به چشمانت خیره میشدم و دروغ میگفتم

رخ زیبای تو این بلا را سر من آورد که اینگونه باشم

قانون من تو عاشقی شده بود دروغ گفتن وانکار کردن

ولی تو با نگاه عاشقانت این درد را فعال میکردی

امید دارم که مرا ببخشی 

 

تو این روزا ما آدما
گل نمی دیم به دست هم
از یادمون داره میره
دلتنگی های دم به دم

این روزا دیگه همه جا
صحبت بی وفاییه
ورد زبون آدما
تنهایی و جداییه


هرکی به فکر خودشه
همدلی معنا نداره
حتی دیگه بی بهونه
عشق میره تنهات می ذاره

یکی بیاد داد بزنه
که دوره دوره ی وفاست
دشمنی معنی نداره
دنیا پر از صلح و صفاست

من می مونم تا که نگن
عشق دیگه بی دووم شده
من می مونم تا که نگن
دوره ی عشق تموم شده

من می مونم تا که بگم
دوست داشتنم حقیقته
برای اعتبار عشق
همین خودش غنیمته
همین خودش غنیمته


یکی بیاد یکی بیاد
تا آخر عاشق بمونه
دلزده و خسته نشه
دل کسی رو نشکونه

من می مونم تا بدونم
عاشق و با وفا کیه؟
تا که دیگه کسی نگه
یک دل با صفا چیه؟

یکی بیاد یکی بیاد تا آخر عاشق بمونه
دلزده و خسته نشه دل کسی رو نشکونه

من می مونم تا بدونم عاشق و با وفا کیه؟؟
تا که دیگه کسی نگه یک دل با صفا چیه؟؟

یکی بیاد یکی بیاد تا آخر عاشق بمونه
دلزده و خسته نشه دل کسی رو نشکونه

من می مونم تا بدونم عاشقو با وفا کیه؟؟

تا که دیگه کسی نگه یک دل با صفا چیه؟؟

 


نوشته شده در دوشنبه 90/2/5ساعت 11:31 صبح توسط یک عاشق تنها نظرات ( ) | |

وایی دلم

 

می خوام امشب دلم رسوا کنم ،

هرچی تو سینه دارم پیدا کنم ،

می خوام امشب با یه عالم کلمه ،

تو رو معنا بکنم گرچه کمه ،

می خوام امشب با دو تا جام شراب ،

دل دیوونه کنم خراب خراب ،

می خوام از رو نت های توی صدات ،

بنوازم یه ترانه راست راست ،

می خوام از صحن دو تا چشمای تو ،

دل دیوونه بدزدم مثل تو ،

می خوام از هر تب و تاب و بی قرار ،

بکنم از هر بی قرار قرار قرار ،

می خوام از هر گل بوسه رو لبام ،

ای وای جوهر خودکارم تمام .

 

 


 


 

 


سالهاست که غم عشقت در برم است گاهی وقتها دل به پیامهات می بندم

گوشیمو برمی دارم وداخل ان دنبال اس ام اسهای تو می گردم

اس ام اس هایی که هر کدام برام خاطره هستند اس ام اس هایی که صدای دریافت انها

مساوی با صدای قلب من بود قلبی که حال در غم عشق تو می سوزد


نوشته شده در دوشنبه 90/2/5ساعت 11:29 صبح توسط یک عاشق تنها نظرات ( ) | |



بووووس


شبانه های غمگین.روزای بی ترانه

خواب و سکوت مرداب.گودالی از بهانه

یک یار بی مروت.یک اندوه بی پایان

یک مرداب حقیقی از اشک و برف و باران

اینها همه حکایت.از درد بی غروبند

از تشنه کامی عشق.در رفتن تو بودن

ما عاشقان مرداب.در گودال بهانه

در گیر با چه هستیم.با عشق یا زمانه

این عشق بی سرانجام.گم شد ولی چها کرد

دریایی دلم را.مرداب بی صدا کرد

گفتم که خسته ام من.یکجا قرار من نیست

چون شعله در خروشم.آرامش دلم کیست

عشق تو را نخواهم پس عاشق که هستی

معبود از تو دور است خالی از عشق و مستی

قلبت شکسته.آری.چون قلب من شکستی

این انتقام عشق است.نه اوج خودپرستی

مرداب غم رها کن بالی بزن به فردا

این انتهای عشق است جاری شدن به دری


ر

نوشته شده در دوشنبه 90/2/5ساعت 11:27 صبح توسط یک عاشق تنها نظرات ( ) | |


همه ی

مداد رنگی ها مشغول بودند...به جز مداد سفید...هیچ کسی به او کار نمی داد...همه می گفتند:{تو به هیچ دردی نمی خوری}...یک شب که مداد رنگی ها...توی سیاهی کاغذ گم شده بودند...مداد سفید تا صبح کار کرد...ماه کشید...مهتاب کشید...و آنقدر ستاره کشید که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توی جعبه ی مداد رنگی...جای خالی او...با هیچ رنگی پر نشد



 


نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی


نوشته شده در دوشنبه 90/2/5ساعت 11:6 صبح توسط یک عاشق تنها نظرات ( ) | |


قالب وبلاگ : قالب وبلاگ